روانشناسي شناخت زنان

خدمات و مشاوره در زمينه سلامت

روانشناسي شناخت زنان

۸۱ بازديد

ذهن زنان را بشناسيد

زنان و مردان با هم تفاوت هاي اساسي دارند. اين جمله ديگر آنقدر تكراري شده كه براي درك آن نياز به توضيح بيشتري نيست. زن و مرد از دو جنس مختلف با روحيات متفاوت هستند و براي آن كه بتوانيد با موجودي كه تا اين حد با شما متفاوت است زندگي خوبي داشته باشيد بايد او را بشناسيد.

 

ذهن زنان,روانشناسي زناشويي

 

 

اين ويژگي هاي زنانه را بشناسيد تا بيشتر پي به خصوصيات زنان ببريد:

 

1.پيوندجويي

روان‌شناس‌ها مي‌گويند اگر فقط يك فرق بين زن‌ها و مردها باشد اين است كه براي زن‌ها ارتباط برقرار كردن با ديگران مهم‌ترين چيز است و براي مردها استقلال و اقتدار. اين‌كه زن‌ها خيلي بيشتر به ارتباط با ديگران اهميت مي‌دهند، از همان كودكي شروع مي‌شود. حتماً همه‌ي شما ديده‌ايد دخترها عروسك را به‌عنوان اسباب‌بازي اصلي انتخاب و با آن ارتباط برقرار مي‌كنند. ‌روان‌شناس‌ها به اين ويژگي زنانه «پيوندجويي» مي‌گويند.

پيوند با خانواده‌ي پدري

زن‌ها از مردها پيوندجوتر هستند و براي رابطه با ديگران اهميت بيشتري از مردان قائل‌اند. يكي از مهم‌ترين كساني كه زن‌ها براي رابطه با آنها انرژي مي‌گذارند، خانواده‌ي پدري‌شان است. از خواهر، مادر، برادر و پدر گرفته تا بچه‌هاي خواهر‌ و برادرها و دايي و عمو و عمه و خاله همه و همه مي‌توانند در دايره‌ي دغدغه‌هاي يك زن قرار بگيرند و از همه‌ي آنها خبر بگيرند. معمولاً مردها اين رفتار همسران‌شان را در تقابل با قدرت خودشان مي‌دانند و براي همين از زن‌ها مي‌خواهند بين خانواده و شوهرشان به يكي اولويت بدهد. معلوم است مي‌خواهند آن يكي هم خودشان باشد. در صورتي كه رابطه با خانواده‌ي پدري، فقط به خاطر ويژگي پيوندجويي خانم‌هاست. همان ويژگي كه آنها را به شوهران‌شان هم وصل كرده است!

رازداري نكردن

يكي از مسائلي كه بين مردها و زن‌ها هميشه اختلاف است مرز بين چيزي است كه بايد بيرون از خانه گفته شود و چيزهايي كه نبايد گفته شود. زن‌ها به خاطر ويژگي پيوندجويي معمولاً هم‌ مرزها را بازتر مي‌گيرند و هم تعداد آدم‌هايي كه مي‌توان چيزهايي را كه در ذهن مردها خصوصي است به آنها گفت. يك زن ممكن است در اتوبوس بين شهري سر درددل را به يك كنار دستي غريبه باز كند و خصوصي‌ترين چيزهاي زندگي‌اش را به او بگويد. اتفاقي كه در مورد مردان تقريباً غيرممكن است.

 

2. عاطفي بودن

زن‌ها عاطفي‌تر از مردها هستند. اين يك باور عمومي است كه اتفاقاً پايه‌هاي علمي هم دارد. البته روان‌شناس‌ها كمي جزئي‌تر در اين مورد اظهار نظر مي‌كنند. آنها مي‌گويند مردها مي‌توانند جنبه‌هاي عقلاني و احساسي يك ماجرا را از هم جدا كنند، اما زن‌ها حتي در يك بحث منطقي زود احساساتي مي‌شوند. عصب‌شناس‌ها مي‌گويند دليل اين قضيه مي‌تواند اين باشد كه مركز عاطفه در مرد‌ها فقط در نيكره‌ي راست مغز آنهاست در صورتي كه مراكز عاطفه در زن‌ها هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز پراكنده است. حتماً مي‌دانيد سمت چپ مغز مسئول تكلم و تفكر منطقي است. براي همين احتمالاً خيلي از مردها تعجب مي‌كنند چرا وقتي يك بحث منطقي را با زنان‌شان پيش مي‌برند، آنها ناگهان احساساتي مي‌شوند. البته در مقابل خانم‌ها هم از اين‌كه مرد‌ها حتي در يك بحث احساسي مي‌توانند خونسردي خودشان را حفظ كنند و با منطق خودشان پيش بروند تعجب مي‌كنند.

اگر بخواهيم كلي‌تر نگاه كنيم، مخصوصاً مردهايي كه زنان موفقي دارند، ممكن است به اين اشتباه بيفتند كه چون همسرشان در جمع آدم‌هايي است كه خيلي خوب از پس خودشان و كارهاي‌شان برمي‌آيند ديگر نيازي به حمايت عاطفي ندارد. اما روان‌شناسي زنان دقيقاً بر عكس اين را مي‌گويد. حتي زناني كه اسطوره‌ي اعتماد به نفس هستند در مقابل شما دوست دارند زنانه رفتار كنند و از حمايت عاطفي‌تان برخوردار شوند. دعواي هميشگي زنان و مردان در به جمله آوردن جمله «دوستت دارم» توسط مردها ريشه در همين تفاوت جنسيتي دارد.

زن‌ها به خاطر عاطفي بودن‌شان بيشتر از مبالغه در جمله‌هاي‌شان استفاده مي‌كنند. وقتي آنها مي‌گويند هيچ وقت، هميشه، بهترين، بدترين، همه يا هيچ واقعاً منظورشان دقيقا آن جمله‌ها نيست. اما شما به‌عنوان يك مرد احتمالاً منطقي فكر مي‌كنيد و مي‌بينيد واقعاً آن‌طور كه همسرتان گفته نيست و وارد يك جدل بي‌حاصل منطقي با او مي‌شويد

شناخت ذهن زنان

3. خوش‌صحبتي

مردان معمولاً از اين شكايت دارند كه همسران‌شان خيلي حرف مي‌زنند. براي همين در مورد زياد حرف زدن زنان هم تا دل‌تان بخواهد لطيفه و پيامك درست شده است. روان‌شناسان هم موافق‌اند زن‌ها و مردها هم در ميزان صحبت كردن و هم در شيوه‌ي صحبت كردن با هم فرق دارند.

عصب‌شناس‌ها مي‌گويند مردان براي حرف زدن فقط از نيمكره‌ي چپشان استفاده مي‌كنند اما زن‌ها از هر دو نيمكره. روان‌شناسان رشد مي‌گويند تجهيزات سخن گفتن (مثلاً تارهاي صوتي) در زن‌ها زودتر از مردان رشد مي‌كند.

روان‌شناس‌هاي تكاملي هم مي‌گويند، در طول قرن‌ها مردها ياد گرفته‌اند ساكت‌تر باشند و زن‌ها ياد گرفته‌اند كه بيشتر حرف بزنند. آنها مي‌گويند هزاران سال پيش زنان به صورت گروهي با زنان ديگر حركت مي‌كردند و در حالي‌كه بچه‌هاي‌شان را در بغل داشتند پا را از محدوده‌ي غار فراتر نمي‌گذاشتند. اگر آنها با همديگر رابطه برقرار مي‌كردند احتمال بقاي‌شان بيشتر بود. اما مردها بايد خاموش در بالاي تپه به انتظار شكار مي‌نشستند. اگر آنها حرف مي‌زدند شكار فرار مي‌كرد و بقاي‌شان به خطر مي‌افتاد.

گذشته از ميزان حرف زدن مشكلاتي كه تفاوت در ‌نحوه‌ي حرف زدن خانم‌ها و آقايان ايجاد مي‌كند خودش را به شكل‌هاي متفاوتي در محيط خانواده نشان مي‌دهد كه در ادامه‌ي فصل با ذكر مثال آن‌ها را توضيح مي‌دهيم.

گزارش توصيفي خانم‌ها

روان‌شناس‌ها مي‌گويند اگر دو دسته‌بندي كلي در مورد گزارش روزمره باشد يكي گزارش توصيفي و يكي گزارش علمي است. زن‌ها معمولاً از حرف زدن‌شان گزارش توصيفي و با جزئيات، اما مردها از گزارش علمي و منطقي استفاده مي‌كنند. اين تفاوت از همان بچگي هم در مورد دختر‌ها و پسر‌ها وجود دارد. حتماً يادتان هست خواهرتان چه‌طور با آب‌وتاب در مورد اتفاق‌هاي مدرسه براي مادرتان حرف مي‌زد اما شما به عنوان يك پسر حس مي‌كرديد اتفاق خاصي در مدرسه نيفتاده است كه قابل تعريف كردن باشد. در واقع نه گزارش توصيفي زن‌ها نشانه‌ي پرحرفي آنهاست و نه تيتروار رديف كردن وقايع روزانه‌ي مردها، نشانه‌ي‌ بي‌توجهي‌شان. بهترين راهكار براي مردها اين است كه بگذارند زن‌ها طبق طبيعت‌شان رفتار كنند و حرف خودشان را بزنند و آنها گوش بدهند. همين! مخصوصاً زن‌هاي خانه‌دار، كه بيشتر تنها هستند، بيشتر به گوش دادن مردها نياز دارند. گاهي همين گوش ندادن آن‌قدر براي خانم‌ها مسئله مي‌شود كه آنها را به وادي طلاق مي‌كشاند.

ضمن اين‌كه زن‌ها حرف مي‌زنند تا صرفاً حرف زده باشند، مردها هميشه دنبال راه‌حل مي‌گردند و براي همين حرف زن‌ها را قطع مي‌كنند تا راه حل دهند و مكالمه را تمام كنند و اين هميشه زن‌ها را عصباني مي‌كند.

غير مستقيم حرف‌زدن خانم‌ها

سبك بيان زن‌ها و مردها با هم فرق مي‌كنند. مردها حرف‌شان را شفاف و مستقيم مي‌زنند، اما زن‌ها غيرمستقيم مي‌خواهند منظورشان را برسانند. يونگ، روان‌شناس مشهور در يكي از كتاب‌هايش زن‌ها را به عنكبوت تشبيه مي‌كند. مي‌گويد آنها براي رسيدن به مقصودشان آن‌قدر نقطه‌هاي مختلف را با تارهاي‌شان به هم وصل مي‌كنند كه گاهي خودشان در تار خودشان گير مي‌افتند. البته‌ شيوه‌ي حرف زدن زن‌ها خيلي هوشمندانه است. وقتي همسر شما غيرمستقيم حرف بزند، حتي اگر شما با او مخالفت كنيد، رابطه موقتاً به هم نمي‌خورد. همه‌ي اينها به همان پيوندجويي و عاطفي بودن زن‌ها مربوط است كه در فصل‌هاي قبل هم به آنها اشاره شد. در واقع مردها نبايد فكر كنند كه حرف‌هاي زن‌ها كلمه به كلمه همان است كه مي‌گويند. آنها بايد با توجه به فضاي عاطفي و اتفاق‌هاي قبلي حرف زن‌ها را رمزگشايي كنند. ممكن است معناي حرف همسر شما دقيقاً عكس آن چيزي باشد كه مي‌گويد يا مي‌خواهد. معمولاً بايد پشت حرف‌هاي او دنبال «جلب حمايت عاطفي» و «شرح وظايف خودتان به عنوان يك شوهر» باشيد!

مبالغه‌ي زنان

زن‌ها به خاطر عاطفي بودن‌شان بيشتر از مبالغه در جمله‌هاي‌شان استفاده مي‌كنند. وقتي آنها مي‌گويند هيچ وقت، هميشه، بهترين، بدترين، همه يا هيچ واقعاً منظورشان دقيقا آن جمله‌ها نيست. اما شما به‌عنوان يك مرد احتمالاً منطقي فكر مي‌كنيد و مي‌بينيد واقعاً آن‌طور كه همسرتان گفته نيست و وارد يك جدل بي‌حاصل منطقي با او مي‌شويد. اين جدل به جاي اين‌كه چيزي را حل كند زن‌ها را غمگين‌تر يا عصباني‌تر مي‌كند. بهتر است به حرفش گوش دهيد و بگذاريد حرفش را بزند تا آرام شود.

 

4.شم زنانه

زن‌ها و مردها زبان بدن متفاوتي دارند. زن‌ها لبخند بيشتري مي‌زنند. فضاي شخصي كمتري لازم دارند و معمولاً نزديك‌تر به هم مي‌ايستند. زن‌ها حالت بدني متفاوتي مي‌گيرند و معمولاً دست‌هاي‌شان را به حالت مۆدبي به هم قفل مي‌كنند يا حالت دست به سينه مي‌گيرند و پاهاي‌شان را هم به هم نزديك‌تر مي‌كنند و موقع نشستن آنها را به يك طرف مي‌گيرند.

اما از همه‌ي اينها مهم‌تر اين است كه زن‌ها توانايي كشف نشانه‌هاي زبان بدن ديگران را دارند. چيزي كه روان‌شناس‌ها به آن مي‌گويند «رمزگشايي». زن‌ها بيشتر از شما مي‌توانند از حالت صورت و بدن‌تان بفهمند چه منظور يا احساسي داريد. بنابراين سعي نكنيد به آنها دروغ بگوييد! ضمن اين‌كه چون توانايي شما در اين مورد كمتر است سعي كنيد ذره ذره زبان بدن همسرتان را ياد بگيريد تا بتوانيد ذهن او را بخوانيد. حالا كه توانايي طبيعي‌تان در اين مورد كمتر است، لااقل خودتان، خودتان را تربيت كنيد!

 

5.حسادت زنانه

زنان دوست دارند آخرين كسي باشند كه به قلب شوهرشان وارد مي‌شوند. بعد از آن هم به وسيله‌هاي مختلفي مي‌خواهند در را پشت سرشان ببندند و نگذارند كسي وارد شود. براي زن‌ها حتي از اولين لحظه‌ي آشنايي مهم اين است آيا اين مرد تا آخر عمر به من وفادار خواهد ماند يا نه.

عصب‌شناس‌ها مي‌گويند «احساس خاص بودن» و اين‌كه «من تنها زني هستم كه در زندگي شوهرم وجود دارد» تأثير فوق‌‌العاده‌اي روي شيمي و مغز زنان مي‌گذارد.

روان‌‌شناس‌هاي تكاملي مي‌گويند نياز به تعهد مردها در طول ساليان دراز ايجاد شده است. زن‌ها براي منتقل‌كردن ژن‌ها به بچه‌هاي‌شان بايد مردي را انتخاب مي‌كردند كه در دوره‌ي بارداري و شير دادن به بچه از او مراقبت كند. مردان متعهد با احتمال بيشتري اين كار را انجام مي‌دهند.

انحصارطلبي زن‌ها آن‌قدر قوي است كه حتي مي‌تواند باعث يك اضطراب دائمي و ترس از خيانت شوهرشان شود. زن‌ها از ابزارهاي زيادي براي بسته ماندن در پشت سرشان استفاده مي‌كنند. بعضي از آنها شوهرشان را امتحان مي‌كنند، بعضي از آنها مرتب در مورد زن‌هاي ديگر از شوهرشان مي‌پرسند، بعضي از آن‌ها شوهرشان را بازخواست مي‌كنند، بعضي مرتب وسايل شخصي مثل موبايل همسرشان را چك مي‌كنند، بعضي از آنها محدودش مي‌كنند و بعضي حتي شوهرشان را مجبور مي‌كنند محيطي را كه «شهري است پر كرشمه و خوبان ز شش جهت» را عوض كنند.

اگر خيانت جنسي زن براي مردان يك فاجعه باشد، خيانت عاطفي مردها براي زن‌ها فاجعه است، بنابراين حسادت زن‌ها هم بيشتر از نوع عاطفي است تا جنسي. بهترين راه براي شما به عنوان يك مرد يك جمله است: «همسرتان را حساس نكنيد.»

تنوع سلول‌هاي مخروطي در چشم زن‌ها باعث مي‌شود آنها رنگ‌هاي بيشتر و دقيق‌تري را درك كنند. يك زن بيشتر احتمال دارد رنگ فيروزه‌اي و لاجوردي را از هم تشخيص دهد، مردها به هر دو مي‌گويند آبي

 

6.تنوع‌طلبي زنانه

زن‌ها در بسياري از موارد از مردها تنوع‌طلب‌ترند. از مبلمان منزل گرفته تا لباس و آرايش. عصب‌شناس‌ها مي‌گويند اين به جنسيت آنها برمي‌گردد. در مغز مردها براي هر چيزي تقريباً يك مركز در يك نيمكره وجود دارد، اما مغز زن‌ها حالت عمومي‌تري دارد و براي هر كار چندين مركز پراكنده در دو نيمكره وجود دارد. غير از اين جسم پينه‌اي كه دو نيمكره را به‌هم متصل مي‌كند در زن‌ها ضخيم‌تر‌ است. همين مي‌تواند باعث تنوع‌طلبي آنها شود.

علاوه بر اين، تنوع سلول‌هاي مخروطي در چشم زن‌ها باعث مي‌شود آنها رنگ‌هاي بيشتر و دقيق‌تري را درك كنند. يك زن بيشتر احتمال دارد رنگ فيروزه‌اي و لاجوردي را از هم تشخيص دهد، مردها به هر دو مي‌گويند آبي.

روان‌شناسان مي‌گويند احساسات گسترده‌ي زنان و تفاوت‌هاي مغزي‌شان باعث مي‌شود حسابي تنوع‌طلب باشند. تنوع‌طلبي خانم‌ها معمولاً خودش را در پوشش، آرايش، گرايش به مد، پاساژگردي و تغيير مبلمان نشان مي‌دهد. چيزي كه شما به‌عنوان يك مرد ممكن است حوصله‌اش را نداشته باشيد. ممكن است شما اين رفتارها را پاي ولخرجي، بي‌ملاحظگي يا بيكاري همسرتان بگذاريد اما در واقع آنها دارند طبق طبيعت تنوع‌طلب خودشان رفتار مي‌كنند. اگر مي‌خواهيد آنها را درك كنيد به عشق ماشين‌هاي همجنس خودتان نگاه كنيد كه دل‌شان مي‌خواهد هر ماه ماشين يا وسايلش را عوض كنند.

منبع: سپيده دانايي

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.